روی ایینه دلم نقشی از مهر سبزت کشیدم
تا بدانی اینگونه ابی برایت میمانم
در خلوت تنهاییم سجده ای سبز بروی سجاده ی دلت گذاردم و خواندم ترا
باز اشکی معصوم به وسعت وجودت بروی گو نه ام رقصید
و باز به وسعتت خواندم نامت را و دیدمت
تو که وجودت تمنای دل بشریست و من ...
دشت حسرت نگاهم را به دستان مغرور مردی سبردم تا با قدرت اغوشش به بیکرانه ها برسم
بوی فریاد سوزش اور مردی که کمر از تلخی اشک دخترش خم کرد
و باز سبزی دست تو بر صورت دخترک
و عشق تو برای حسرت سیاه مرد...
و باز دل ابری من از این همه عشق تو...
یا حق...
عشق برای چشمان زبای تو دوست من
.....
درسته خدا خیلی مهربونه ولی یه موقع هایی ما متوجه این مهربونی نمی شیم.
سلام خوبی؟
خیلی قشنگ بود عزیزم
قلم زیبایی داری
شاد باشی
منم به روزم
احساس مس کنم از چیزی ناراحتی ...
امیدوارم ناراحتیت زودتر بر طرف بشه و حسرت سیاه مرد هم به امید سبز تبدیل بشه ...
سلام عزیزم...........................
.
.
.
مثل اینکه کف کردی............نه خداییش دیگه..............
.
.
.
برق نوشتم گرفتت.............نه خداییش دیگه...............
.
.
.
تو باکست تک بود...............نه خداییش دیگه................
.
.
.
بگذریم................................بیخیال......................
.
.
.
چقدر تند تند بروز میشی...........آخه تو چقدر حرف واسه گفتن داری.........................................................
.
.
.
راستش کسی قدر وبلاگ منو نمیدونه...........................
.
.
.
کلی مطلب توپ و بروز گذاشتم.......اما کسی حال نمیکنه....
.
.
.
بازم بگذریم.....................دل یار بزرگ است.................
.
.
.
شنیدم تیریپ شعر برداشتی............البته دیدم............چون یکی واسه من نوشتی کرک و پرم ریخت..
.
.
.
تا شعر خوندم بلافاصله رفتم حموم........واقعا خیلی بو میدم..........باور کن چند روز پیش حموم بودم................
.
.
.
(از این شکلکا نمیشه انداخت....خودم میخندم....هه هه هه)
.
.
.
از کی بود...................خودت گفته بودی...................
جدا از شوخی شعر باحالی بود............وگرنه نمیومدم.....
.
.
.
حالا من شعر مینویسم ببینم چیزی سر در میاری...........
.
.
.
اهه اهه اهه
.
.
.
.
crawling in my skin
these wounds they will not heal
fear is how I fall
confusing what is real
.
.
.
خواستی بقیش هم بعدا برات بنویسم....................
.
.
.
معنیش هم خواستی بوگو جانم..............بوگو..........
.
.
.
خوب دیگه خیلی حرف زدم پول تلفنمون زیاد میاد............
.
.
.
کار نداری................داشته باشی نداشته باشی من که نمیشناسمت از دستمون بر نمیاد.............................
.
.
.
راستی اگه دوست اشتی یه بیوگرافی از خودت برام بنویس...
.
.
.
خالی نبندیا...............راستشو بنویس......................
.
.
.
قربون تو....................خداحافظ.
بدو بدو من آپم...................تنور داغه داغه.............
.
.
.
آخ ببخشید اینقدر خوشحالم یادم رفت سلام عرض کنم......
.
.
.
بیا اینم بروز..........دیگه اینقدر نگی چرا بروز نمیشیا.....
.
.
.
نه اینه خیلی از مطلبام خوشت میاد و اونارو میخونی.........
.
.
.
.
خوب دیگه باید برم............یادت نره سر بزنیا................
.
.
.
تا بعد................خدانگهدار............عزیزم................
سلام خیلی جالب بود
ادامه بده
موفق باشی
خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد. همو که عشق را آفرید و به بندگانش مهر ورزیدن و عشق را اموخت زیرا رمز زندگی بشری دوست داشتن و عشق ورزیدن به همنوع است.
مینا جان قلم بی آلایش تورا می ستایم. عاشقانه نوشتن دل عاشق می خواهد.
دوستدار تو حسین
منو درگیر خودت کن تا جهانم زیرو رو شه
تا سکوت هر شب با هجومت رو برو شه
بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تو می رم
منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم
با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه
هر شب حافظه ی من پر تصویر تو می شه
با من قریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام
با من قریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام من مات تصویر توام
تو همین جایی همیشه با تو شب شکل یه رویاست
آخرین نقطه ی دنیا تو جهان من همین جاست
تو همین جایی و هر روز من به تنهاییم دچارم
منو نزدیک خودم کن تا تو رو یادم بیارم
با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه
هر شب حافظه ی من پر تصویر تو می شه
با من قریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام
با من قریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام من مات تصویر توام
سلام
من شما را به شیطونک خورموج دعوت می کنم
این یعنی چیییی؟
چشم میام ببینم چ خبره